شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی (شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید.)
اَوْ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی (و یا هنگامی که از غریبی یا شهیدی خبری شنیدید، بر من ندبه کنید.)
فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُرْمٍ قَتِلُونی (من، نواده [پیامبر] هستم که مرا بی گناه کشتند.)
وَ بِجَرد الخَیْلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی (و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سم اسبان کردند.)
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشورا جمیعاَ تَنْظُرونی (ای کاش، همگی در روز عاشورا بودید و میدیدید.)
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی (که چگونه برای کودک خردسالم، آب خواستم و آنان رحم نکردند.)
کلمات کلیدی: